احتمالا شما هم در جریان کشته شدن دختر نوجوان ( رومینا اشرفی ) به دست پدر خودش هستید. هر روز در مورد کشته شدن رومینا اخبار متفاوتی انتشار پیدا میکند ولی هنوز هم کسی به این نپرداخته که چرا این پدر دخترش را به قتل رسانده است.
حتماً تائید میکنید که هیچ پدری حاضر نیست فرزند دلبندش را، کسی که با تمام وجود دوستش دارد با چنین وضع فجیعی به قتل برساند. قطعاً چیزی در وجود این مرد بوده که قویتر و بالاتر از آن احساس پدرانه توانسته بر آن پیروز شود و نهایتاً آن تصمیم منزجرکننده عملی شود. بله باورهای نادرست و ترسها گاهی اوقات در افرادی چنان محکم هستند که میتوانند احساسات زیبا و خوب پدرانه را کنار زده و آنقدر به پدری فشار بیاورد که از سر ترس از حرف مردم و اطرافیان و باورهای نادرست آن کاری را کند که همه را شوکه و متأثر نماید.
آبی که ریخته دیگر نمیشود برگرداند اما درس بزرگی که از این واقعه میتوان گرفت و از تکرار آن در آینده جلوگیری کرد این است که عزم عمومی از طرف مسئولین و خود مردم برای تضعیف این ترسهای بیمورد و باورهای غلط و نادرست جزم شود. مسئولین، رسانهها، تلویزیون، شبکههای اجتماعی، روانشناسان، جامعه شناسان، زبانشناسان و مردم کوچه و بازار بهجای حرفهای تکراری، کارهای کلیشهای و محکوم کردن اینوآن؛ بهطورجدی برای از بین بردن ترسهای واهی، افکار غلط و بیپایه، باورهای نادرست و جایگزین کردن باورهای خوب و ارزشمند کار جدی پایهای و مؤثر انجام دهند.
ما در فرهنگ ملی و دینی خودمان برای مسائل خانواده و غیرت خانوادگی، باورهای درست و ارزشمندی داریم؛ اما توجه به این نکته ضروری است که همین فرهنگ خطوط قرمز و ترمزهای مهمی برای غیرت و غرور خانوادگی توصیه کرده است که عبور از آنها بسیار نکوهیده و ناپسند است و افراط و تفریط در آن باعث نابودی کانون گرم خانواده میشود.
از طرفی اطرافیان خانوادهها نیز بایستی در دخالتها و در اظهارنظرهای خود تجدیدنظر نمایند و اثرات و مشکلات اتفاق ناگوار را برای خانواده آسیبدیده، در سطح ملی و حتی جهانی در نظر بگیرند. از دخالتهای بیمورد اجتناب کرده و حتی در اینجور مواقع در کنار خانواده برای حل مسائل و مشکلات باشند؛ نه اینکه نمکی بر زخمهای آسیبدیدهگان باشند.
کوروش سلطانی
روانشناس و مبتکر روش CSSlife